Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-30@07:13:48 GMT

آمریکا و کمپ دیویدی دیگر!

تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۰۱۳۳۶

صابر گل عنبری   در شرایط کنونی بین‌الملل سخت است که تحولات کلان در مناطق حساس جهان را جدا از هم و پراکنده پنداشت. این تحولات که این روزها شتاب هم گرفته است، از منظر سیاست بین‌الملل متکی به هژمونیک گرایی آمریکا و رقابت تنش‌آلود میان قدرت‌های بزرگ بسان قطعه‌های به هم پیوسته یک تصویر کلی به نظر می‌رسد.   نشست سه جانبه بی‌سابقه دیروز (جمعه) سران آمریکا، ژاپن و کره جنوبی در کمپ دیوید آمریکا که معمولا میزبان نشست‌های تاریخی و بعضا تاریخ‌ساز در روابط و سیاست بین‌الملل بوده است، در کنار عبور آرام و گام به گام آمریکا و غرب از سیاست اعلامی خود در جنگ اوکراین از طریق گسیل جنگ‌افزارهای پیشرفته به کییف و همچنین سیاست "آرام‌سازی" در خاورمیانه معطوف به چراغ سبز به برخی مصالحه‌های نه چندان عمیق و همکاری‌ها توام با کاربست دیپلماسی و فشار در سطوح مختلف برای مهار ایران و در کنار آن برون سپاری امنیت منطقه با محوریت اسرائیل، همه و همه به احتمال زیاد حلقه‌های زنجیره راهبرد جهانی کلان آمریکا در این بازه سرنوشت‌ساز نظام بین‌الملل است و از این منظر، پیوندهای مفهومی مهمی میان تحولات کنونی در جنوب شرق آسیا و اقیانوس آرام، شرق اروپا و خاورمیانه و خلیج فارس برقرار است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  آمریکا قدر قدرت نیست اما با وجود کاهش نفوذ و قدرت آن در سطح جهان در دو دهه اخیر به موازات پدیدار شدن ضعف‌ها و معضلات درونی و نشانه‌هایی از سالخوردگی نظام داخلی، همچنان قدرت اول و ابرقدرت جهان است و برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌های آمریکا در عرصه بین‌الملل معطوف به این واقعیت است.    بر این اساس، اولویت نخست سیاست خارجی آمریکا صرف نظر از ماهیت حزبی دولت‌های آن، از زمان اوباما تا به امروز مهار چین در چارچوب راهبرد بازسازی نظم جهانی با محوریت هژمونی خود است.    از این رو، می‌توان گفت که منازعه کنونی آمریکا با قدرت‌های جهانی در واقع نزاع میان نظام تک قطبی دچار ضعف به رهبری آمریکا از یک سو و سیاست چین و به نوعی روسیه برای عبور از این نظام و چند قطبی کردن نظام بین‌الملل از سوی دیگر است. از این جهت، به گمان نگارنده، فعلا جهان نه وارد مرحله توازن و تعادل میان قدرت‌های بزرگ شرق و غرب و به تبع آن مرحله چند قطبی شده و نه جهان کنونی اساسا پسا قطبی شده است.   نظم جهانی فعلا همان نظم برخاسته از جنگ سرد و سقوط شوروری است و همچنان نظام تک قطبی با وجود تَرَک‌ها و ضعف‌های پدیدار شده پابرجاست و نظم چند قطبی با وجود شکل‌گیری تهدیدات و چالش‌های جدی هنوز وارد مرحله شکل‌گیری نشده است.   در دو سال اخیر، راهبرد آمریکا برای بازسازی نظم جهانی به رهبری خود وارد فازهای عملیاتی مهمی شده است و می‌توان کشاندن تدریجی روسیه به باتلاق اوکراین و گرفتار کردن آن را پیش درآمدی برای سیاست مهار چین از طریق بسیج متحدین و احیای ناتو پنداشت.   یعنی اگر جنگ روسیه علیه اوکراین نبود، آمریکا هیچ وقت نمی‌توانست به این شکل ناتو را احیا کند و اروپا را تحت الزامات امنیتی و ژئوپلیتیکی جدید ناشی از این جنگ پشت خود بسیج کند. روسیه با وجود این که قدرت نظامی بزرگی است اما فاقد دیگر فاکتورها و مولفه‌های شکل دهنده یک تهدید و چالش جهانی مانند چین برای آمریکاست.   در این میان، نشست بی‌سابقه دیروز در کمپ دیوید آمریکا به معنای ورود به مرحله‌ای مهم از سیاست مهار چین در حوزه پیرامونی آن و در حاشیه آن کره شمالی است. ژاپن و کره جنوبی هر دو متحد آمریکا هستند و واشنگتن با هر کدام اتحادی دو جانبه داشته و دارد؛ اما روابط میان این دو متحد آمریکا به دلیل کدورت‌های تاریخی ناشی از استعمار ژاپن بر کره جنوبی از 1910 تا 1945 با وجود مشکلاتشان با چین به مرحله اتحاد و ائتلاف نرسید.    نشست "صمیمی" سران سه کشور با وجود تاکیدات آمریکا بر دیپلماسی در مقابل چین در ماه‌های اخیر می‌تواند پیش‌درآمد تشکیل پیمانی شبیه به ناتو و اتحادی در جنوب شرقی آسیا باشد که در آینده کشورهای دیگری نیز به آن بپیوندند. همین اتفاق در کنار گسترش ناتو و انضمام کشورهای دیگری به آن نشانگر قدرت شبکه سازی آمریکا در این تقابل تاریخی با چین در حوزه ژئوپلیتیک و امنیتی پیرامونی آن است.    این شبکه‌سازی آمریکا در حالی است که چینی‌ها فاقد چنین پتانسیل و توانمندی هستند و گروه‌ها و سازمان‌های در حال توسعه چون "بریکس" و "شانگهای" با محوریت چین در عین اهمیت اما به دلایل متعددی چون چالش‌های درونی فاقد کارکرد ائتلافی برای چین در این مواجهه تاریخی با آمریکاست. به عنوان مثال، حضور هند در هر دو سازمان پیشگفته در سایه تنش‌ها و تضادهای تاریخی با چین عملا هر دو را از حیز انتفاع برای پکن در این مواجهه می‌اندازد.   کما این که دیگر اعضا غیر از ایران و روسیه نیز با وجود ناخرسندی از رویکرد هژمونیک آمریکا تمایل چندانی برای ورود به ائتلاف‌سازی چین در تقابل با آمریکا ندارند.    منبع: کانال نویسنده  کانال عصر ایران در تلگرام

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: آمریکا قدرت بین الملل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۰۱۳۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست

تاریخ پر است از سرگذشت ابرقدرت‌هایی که دیگر قدرتی برایشان باقی نمانده و سرزمین‌هایی که از شوکت و ثروتشان تلی از خاک به یادگار مانده است و این حکایتی است که به نظر میرسد این روز‌ها نیز در حال تکرار شدن است.

فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است؟

پیش از جنگ سرد آمریکا و شوروی به عنوان رهبران دو بلوک غرب و شرق قدرت و یا همان هژمونی جهان را در دست داشتند؛ با شروع جنگ سرد، اما یکی از این قدرت‌ها از بین رفت و جهان به عنوان جهانی تک قطبی به راه خود ادامه داد.

نشریه «فارن افرز» سال ۹۹ در زمان هیاهوی برجام نوشت  تمامی عواملی که روزی باعث قدرت جهانی آمریکا شده بودند، امروز در حال دگرگونی است و به سویی می‌رود که به هژمونی آمریکا پایان دهد. فروپاشی ابرقدرتی آمریکا سخت است، اما با تحولات جهانی استحکام گذشته خود را از دست داده است.

 سال ۲۰۲۲ هم راشا تودی گزارش داد:  سال ۲۰۲۲ رو به پایان است. این سال، سالی بود که پیامد‌های مهمی برای آینده ژئوپلیتیک جهانی داشت و در کتاب‌های تاریخ از آن یاد خواهد شد. به طور خاص، این سال نشانگر پایان سه دهه تک قطبی آمریکا بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ آغاز و سبب ایجاد جهان چند قطبی جدید متشکل از قدرت‌های بزرگ رقیب متعدد  شد. ۱۲ ماه گذشته اگرچه مدت‌ها قبل در حال شکل گیری بود، اما تثبیت نهایی دوره ژئوپلیتیکی جدید را رقم زد. عملیات نظامی روسیه در اوکراین نقطه عطف تعیین کننده بود، که نمایانگر گسست نهایی از جهانی بود که با سقوط اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد. کاتالیزور اصلی این تغییر، خود آمریکا بود، که دیگر از  جهانی شدن که زمانی از آن حمایت می‌کرد، خوشش نمی‌آمد. کاهش هژمونی آمریکا از طریق احیای مجدد دولت‌های رقیب که به میل آمریکا اصلاحات انجام نمی‌دهند (روسیه و چین) انجام شده است.

حمید صالحی کارشناس مسائل منطقه در این زمینه معتقد است: شکی نیست که قدرت و نفوذ آمریکا در طی این چند سال اخیر رو به افول است به این معنی که هیمنه و هژمونی آمریکا در دستگاه‌ها و نهاد‌های بین المللی کمتر شده است. کاهش قدرت آمریکا در نهاد‌های بین المللی دلایل متعددی دارد که بخشی از آن قدرت گرفتن چین و همچنین روسیه است و بخش دیگر مربوط به تحولاتی است که در منطقه رخ می‌دهد و نیز اتفاقات درون ایالات متحده از جمله عواملی است که بر کاهش قدرت آمریکا تاثیر گذاشته است. براساس قرارداد بین المللی ۱۹۲۵ ژنو که استفاده، تولید و انباشت سلاح شیمیایی ممنوع است، اما آمریکایی‌ها در لائوس و... استفاده کردند، این مساله نشان می‌دهد آمریکایی‌ها هر چه به نفع‌شان باشد حمایت و ضمانت کرده و آن را دنبال می‌کنند.

صالحی خاطرنشان کرد: آمریکایی‌ها در دو سه موضوع دارای قدرت هستند از جمله دلار،   اما در شرایط کنونی و تحولات اخیر این قدرت آنان رو به افول است. تحولات منطقه‌ای و جهانی هم در این مساله تاثیر گذار است؛ بنابراین عوامل مختلفی دست به دست هم داده تا شاهد روند کاهش قدرت آمریکا باشیم که نتایج مثبتی در به نتیجه رسیدن معاهدات بین المللی و رأی دادگاه لاهه دارد، البته یکسری تحولات بین المللی مانند جنگ روسیه و اوکراین هم در این موضوع موثر هستند.

مقاومتی که باعث شکست آمریکا شد

اما یکی از عواملی که بسیاری معتقدند روند سقوط این هژمون سابق را تسریع کرده محور مقاومت است.

حسین کنعانی مقدم کارشناس سیاست خارجی در این باره گفته است: آمریکا در ماجرای طوفان الاقصی به طور تمام قد درکنار رژیم صهیونیستی قرار رفت و این جمله معروف بایدن که ما درحمایت از رژیم صهیونیستی ایستاده ایم عملا شراکت در جنایات نسل کشی، کودک کشی و اقدامات دد منشانه رژیم صهیوینستی در برابر ملت فلسطین و علیه صلح و امنیت جهانی شد. تصور آمریکا هم این بود که رژیم صهیونیستی در میدان با نبرد میتواند بر مردم فلسطین غلبه کند. همچنین با توج به اینکه خود رژیم صهیونیستی مولود نامشروع پیوند آمریکا و انگلیس بود خیلی تلاش داشتند تا این طفل نامشروع را حفظ کنند، اما در طوفان الاقصی اراده ملت فلسطین پیروز شد و عملا آمریکا نتوانست در میدان و صحنه بین المللی و حتی در موضوع رسانه‌ای اقدامی را در جهت بقای صهیونیست‌ها انجام دهد تا حدی که خودش هم اکنون در گیر یک جبش اجتماعی و دانشجویی است که در حال جهانی شدن است.

مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است

وی ادامه داد:  باتوجه به گذشته جنبش دانشجویی در آمریکا در سال ۱۹۶۰ که در مقابله با بحث مداخلات آمریکا در ویتنام بود و باعث شد که آمریکا عقب نشینی کند و تسلیم اراده دانشجویان شود میتوان الان هم گفت که آمریکا در درون خود هم دچار شکست شده است. زیرا الان به جای اینکه یک آمریکایی بگوید که من در کنار اسرائیل ایستاده ام شاهد این است که حتی مردم و نخبگان خود را هم از دست داده است؛ بنابراین شکست خورده قطعی میدان و دیپلماسی رژیم صهیونیستی است با توجه به اینکه الان هم در صحنه بین المللی شاهد قطعنامه ۲۷۲۸ برعلیه رژیم صهیونیستی بودیم تا حدی که خود آمریکا هم رای ممتنع داد و نتوانست این قطعنامه را وتو کند. در حال حاضر هم بسیاری از کشور‌ها در پی این هستند که روابط سیاسی و دیپلماتیک و اقتصادی خود را با صهیونیست‌ها قطع کنند و در هیچ یک از حنه‌هایی که برایشان متصور بود پیروز نشدند و محور مقاومت از همیشه پیروزتر است و در معادلات بین المللی و منطقه‌ای هم بعد از عملیات وعده صادق حرف اول را در مناسبات میزند.

این کارشناس معتقد است: همه میدانند که مقاومت معادلات قدرت را در دنیا برهم زده است و الان میتوان گفت که یکی از محور‌های شکل گرفته در جهان چند قطبی محور مقاومت و از جمله جمهوری اسلامی است که این محور را حمایت میکند. ایران در بریکس و شانگهای و در معاملات منطقه‌ای در مناسبات قفقاز و سایر کشور‌ها اثر موثری داشته است چه از نظر سیاسی چه امنیتی و چه اقتادی بنابراین قطب سوم جهان در حال شکل گیری با بازیگران مطرح است.

 

باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی سیاست خارجی

دیگر خبرها

  • ۱۰ پیام یک خیزش
  • مسقط، مهم ترین تسهیل کننده دیدارهای غیرمستقیم ایران و آمریکا / چرا عمان تمایلی به نمایش قدرت دیپلماتیک خود ندارد؟/ عمان کانال گفت و گوی غیرمستقیم میان تهران-واشنگتن را باز نگاه داشته است
  • حربه زنگ زده یهودستیزی
  • جعل نام خلیج‌فارس کار انگلیسی‌هاست
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • نارضایتی مردم آمریکا از سیاست‌های بایدن در قبال جنگ غزه
  • چین از اتحادیه اروپا می‌خواهد تا سیاست‌های تجاری «تبعیض آمیز» را متوقف کند
  • حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
  • ادامه سیاست ادواردز؛ آرنه اسلوت قدرت نقل و انتقالاتی ندارد
  • ویدیو/ ۵۰ هزار خودکشی در یک سال!